این داستان یکی از داستانهای کتاب آینهها را باور کن نوشته محمد حسن ارجمندی است که توسط انتشارات کتاب نیستان به زیور طبع آراسته شده است. ———————————————————————- ۸ فروردین ماه سال ۱۳۸۷ بود . برای انجام دادن کاری به میدان حسنآباد تهران رفتم . در این مسیر ریحانه، همراه و …
بیشتر بخوانید »معرفی اجمالی کتاب آینهها را باور کن
این کتاب دربردارنده خاطرات محمد حسن ارجمندی از دوران خردسالی فرزندش ریحانه است که در آن به همانندی ارتباط پدر و فرزند با ارتباط خداوند و انسان میپردازد. در هر بخش خاطرهای از ریحانه با ملاحتی در بیان نقل میشود و در ادامه به همانندی وجود رخدادی مشابه میان انسان …
بیشتر بخوانید »